فیلم کودک انتحاری و باز کردن کمربند انفجاری او یادآور خاطرات تلخ فرستادن کودکان به میدانهای مین توسط دیکتاتوری ولایت فقیه
در این فیلم صحنه تکان دهنده باز کردن مواد و چاشنی های انفجاری از بدن کودک انتحاری که از سوی تروریست های داعش مامور به انجام عملیات انتحاری با استفاده از جلیقه انفجاری شده بود و لحظاتی قبل از انفجار پشیمان شده و خود را تسلیم نیروهای پلیس کرده است مشاهده میشود. کودک انتحاری در سکوت کامل و نگرانی و معصومیت کودکانه اش بر روی جدول خیابان نشسته و یک مامور با سیم چین در حال باز کردن مواد انفجاری و چاشنی از بدن وی می باشد.

ایدئولوژی کثیف و عقب افتاده و جنایتکارانه ولایت فقیه و همزاد داعشی آن هر روز برگهای جدیدی در خیانت به انسانیت رو میکند. استفاده از کودک انتحاری در عراق یادآور خاطرات تلخ فرستادن کودکان خردسال ایرانی بر روی میدان های مین در جنگ ۸ ساله توسط دیکتاتوری ولایت فقیه است.
بستن کمربند انتحاری به بدن نحیف کودکی بیگناه که حتی دقیقأ نمیداند قرار است این کمربند چه بلایی بر سرش بیاورد، برگ جدید دیگری در عبور از مرزهای انسانیت، از سوی گروههای تروریستی و عقب افتاده وابسته به دیکتاتوری ولایت فقیه است.
در ایران ما به این میاندیشیم که در نظام غارت و چپاول، کودکان معصوم ایرانی، بجای نشستن پشت میز درس و مدرسه و تجربه کردن دوران شیرین کودکی، در کوچه و خیابان و در بازار بیرحم کارهای طاقت فرسا، بار سنگین تأمین نان خانواده را بر عهده دارند.
اما در کشورهای دیگر مثل عراق و لبنان و سوریه و یمن و… همزاد داعشی دیکتاتوری ولایت، با سوء استفاده از فرهنگ سنتی و مذهبی جامعه، کودکان را به افراد انتحاری تبدیل میکند.
در این ایدئولوژی، انجام هر جنایتی توجیه پذیر است.
این سوء استفاده جنایتکارانه کودکان در کشورهای منطقه، آن روی سکه فرستادن کودکان ایرانی بر روی زمینهای مین گذاری شده در جنگ با عراق است. همان جنگی که خمینی میگفت تا خشت آخر ادامه میدهد و برای پیشبرد جنگ، به تعبیر محسن رضایی، کودکان را به «سربازان یکبار مصرف» تبدیل کرده بود.
صحنه تکان دهنده باز کردن کمربند انتحاری از بدن کودک خردسال عراقی و بهت و حیرتی که در نگاه کودک بیچاره به چشم میخورد، یکبار دیگر جنایت و قساوت بی انتها را در فرهنگ و اندیشه دیکتاتوری ولایت فقیه، در چشم جهانیان به نمایش میگذارد.