ایران – اجتماعی
چرا وقتی میگم میخوام برم صحبت کنم میگن می کشنت مگه من حرف چی میزنم که میخوان بکشنم!
اظهارات دردناک بانويى كه براى شنيده شدن صدايش به نمايشگاه مطبوعات مراجعه كرد: در حاشیه نمایشگاه مطبوعات کربلا در ایران است!
سخنان بانویی که دار و ندارش را برای معالجه پسرش که بیماری ریوی دارد هزینه کرده و با کمک مردم زندگی را می گذراند! او با فریاد میگفت:
چرا صداى مرا نمى شنويد؟ سه ماه است در چادر زندگى مى كنم، كربلا، ايران است. پول ها را به خارج از كشور نفرستيد!
کربلا تو ایرانه بابا چرا کسی صدای من رو نمیشنوه، سینه بزنید برای دختراهایی که بی آبرو شدن! واسه دوتا بچه هایی که دارن از گرسنگی میمیرن! واسه خانواده هایی که بی خانمانن کدوم آخوند توی ایران بی خونه است و مثل من تو چادر زندگی میکنه!
چرا صدای منو هیچکس نمیشنوه!
چرا فقط منو با یه نامه اینور و اونور میکنن!
چرا وقتی میگم میخوام برم صحبت کنم میگن می کشنت مگه من حرف چی میزنم که میخوان بکشنم!
من سه ماهه تو چادر زندگی میکنم! اونا که مثل من نیستن سرما و گرما رو نمیفهمن! بچه من بارون زیر پاش میره چرا اونا نمیفهمن! چرا ما هزینه زیادی میکنیم که اصلا نمیدونیم کجا میره!
راستی کدام انسان باوجدانی این سخنان را میشنود و میتواند تحمل کند؟
همه این وضعیت در شرایطی است که میلیارد میلیارد ثروت این مملکت در جیب آقازادهها هزینه میشود یا برای بشار اسد و حسن نصرالله و حوثی های یمن و حشدالشعبی عراق و . . . هزینه میشود. اما این بانوی زجردیده همچون میلیونها زن و مرد محروم ایرانی همراه با کودکان خردسالش باید زیر چادر زندگی کنند. کارگران زحمتکش ما ماهها حقوق دریافت نمیکنند و سرشان جلو در و همسایه پایین است و شب که پس از یک روز کار طاقت فرسا به خانه باز میگردند چیزی به همراه ندارند تا برای همسر و کودکانشان در سفره خالیشان بگذارند.
به کانال تلگرام ایران کارگر بپیوندید https://t.me/IranKargar96