به یاد میرزا کوچک خان جنگلی در سالروز درگذشتش ۱۱ آذر + کلیپ
یونس استادسرایی، مشهور به میرزا کوچک خان جنگلی مبارز ملیگرا، مبارز انقلاب مشروطه، رهبر جنبش جنگل و از اهالی رشت بود.
میرزا، مردی قوی بنیه، زاغ چشم و دارای چهرهای متبسم بود و از نظر اجتماعی فردی مؤدب، فروتن، خوشبرخورد، مؤمن به اصول اخلاقی، صریحاللهجه، طرفدار عدل و آزادی و حامی مظلومان بود.
میرزا کوچک خان اهل ورزش بود و از مصرف مشروبات الکلی و دخانیات خودداری میکرد. میرزا در انقلاب مشروطیت به انقلابیون جبهه شمال پیوست و در فتح قزوین شرکت داشت. به این دلیل، روسها مدتی او را از رشت تبعید کردند.
در سال ۱۲۹۳ خورشیدی، میرزا که تازه از تبعید آزاد شده و به رشت آمده بود، تحت تأثیر ظلم و ستم نیروهای روس بر مردم گیلان، تصمیم گرفت که به کمک دوستان مشروطهخواه خود، دوباره دست به قیام بزند.
اما این بار علاوه بر مطالبه آرمانهای آزادیخواهانه مشروطه که آن را بر باد رفته میدید به دنبال نجات ایران و به ویژه گیلان از اشغال آشکار نیروهای نظامی نیز بود.
افکار میرزا توانست در دل قشرها و طبقات گوناگون مردم گیلان نفوذ کند.
به یاد میرزا بنیانگذار اولین حکومت جمهوری در ایران
«هیچ قومی از اقوام بشر به آسایس و سعادت نائل نمیگردد، به سیر شاهراه ترقی و تعالی موفق نمیشود، مگر به حقوق خود واقف گشته، كاملا ادراك كند كه خدای متعال همهی آنها را آزاد آفریده و بنده و ذلیل همدیگر نیستند. طوق بندگی یكدیگر را نباید بگردن بیندازند؛ همچنین به ابناء جنس خود حق ندارند، حاكم مطلق و فعال مایرید باشند.»
میرزا کوچک خان ، عضوی از نیروهای انقلابی بود که در جریان نهضت مشروطیت موفق به فتح تهران شدند.
میرزا سپس به گیلان بازگشت و رهبری گروهی را بر عهده گرفت که قصدشان آزادسازی این ایالت ایران از اشغال روسیه بود؛ نهضتی که به «نهضت جنگل» مشهور شد.
کوچک خان گروههای مختلفی از نیروهای سیاسی و طبقات ناراضی را گرد خود جمع کرد. او موفق شد انقلاب را از مشروطهخواهی به جمهوریخواهی سوسیالیستی سوق دهد و در ژوین ۱۹۲۰ یک جمهوری شورایی در گیلان به پا کرد.
کمبود منابع مالی، اختلافات درونی و حمله نظامی نیروهای دولت به سردمداری رضا خان و انگلستان منجر به سقوط این حکومت شد.
در پایان، قوای قزاق از فرصت استفاده کرده و طی شبیخونهای متعدد، نیروهای جنگل را وادار به عقبنشینی کردند و بعضی از سران، تسلیم یا کشته شدند.
میرزا کوچک خان همراه با تنها یار وفادارش، گائوک آلمانی معروف به هوشنگ، جهت رفتن به نزد عظمت، خانم فولادلو (حاکم خلخال)، که همیشه از میرزا حمایت میکرد، به طرف کوههای تالش حرکت کردند؛ ولی گرفتار بوران و طوفان گردیدند و سرانجام زیر فشار سرما و برف در روز جمعه ۱۱ آذر ۱۳۰۰، در حالیکه میرزا، هوشنگ را به کول گرفته بود، بر اثر یخ زدگی در کوههای تالش درگذشت.
با جملهای از میرزا، یاد او و دلاوریهایش را گرامی میداریم:
«اکنون منتظرند روزگاری را ببینند که از جمعیت ما اثری در میان نباشد؛ اما وقتی از افکار و انتظاراتشان نتایج تلخ مشاهده کردند، آنوقت است که ندامت حاصل خواهند نمود و قدر و منزلت ما را خواهند یافت.
بلی آقای من! امروز دشمنانمان ما را دزد و غارتگر خطاب میکنند و حال آنکه هیچ قدمی جز در راه آسایش و حفاظت مال و ناموس مردم برنداشتهایم.»
اینستاگرام ایران کارگر: https://www.instagram.com/irankargar2019
به کانال تلگرام ایران کارگر بپیوندید https://t.me/IranKargar96
