ویدئوی تاریخی سخنان شجاعانه خسرو گلسرخی در دادگاه نظامی شاه در سالگرد اعدامش به همراه کرامتالله دانشیان
من برای جانم چانه نمیزنم!
خسرو گلسرخی، مبارز و شاعر انقلابی و همرزمش کرامتالله دانشیان در روز ۲۹ بهمن ۱۳۵۲ توسط حکومت شاه، به جوخه اعدام سپرده شدند.

خسرو گلسرخی متولد ۲ بهمن ۱۳۲۲ در شهر رشت بود و کرامتالله دانشیان متولد سال ۱۳۲۵ در شهر شیراز بود.
آنچه که از این دو مبارز روشنفکر و انقلابی بیاد ماندهاست، دفاع پر شور خسرو گلسرخی در بیدادگاه شاه بود. محاکمه گلسرخی و دانشیان در یک دادگاه نظامی در اواخر سال ۱۳۵۲، برگزار شد. جلسه دادگاه از تلویزیون سراسری پخش گردید. از آنجا که برای نخستین بار دادگاه مخالفین حکومت از تلویزیون سراسری پخش میگردید، در اغلب خانهها مردم به صورت خانوادگی این پخش این دادگاه را میدیدند. در آن روزها گفته میشد که گلسرخی ساواک را برای پخش زنده دادگاه فریب داده است.

گلسرخی و دانشیان از این واقعیت که جریان دادگاه از تلویزیون پخش میشد استفاده کرده و به جای اعتراف به اتهام مورد نظر، رژیم شاه را در پیشگاه مردم ایران محاکمه کرده و از عقاید خود دفاع نمودند. آنها به رغم فشار و شکنجههای زیاد ساواک شاه، حاضر به طلب بخشش از شاه نشدند، در دادگاه به شکلی قهرمانانه از اهداف مردمی خود دفاع نمودند و بیدرنگ اعدام گشتند. جسارت گلسرخی در دادگاه و صحبتهای پرشور او و نهایتاً اعدام وی، در اعماق جامعه و به خصوص در میان جوانان و نوجوانان رسوخ کرد و چهره این دو دلاور، شکست ناپذیر در ذهن و ضمیر ملت ایران جاودانه شد.

خسرو گلسرخی، در دفاعیات خود در دادگاه، وضعیت جامعه را با قیام عاشورای امام حسین مقایسه کرد و گفت:
«زندگی مولا حسین نمودار زندگی اکنونی ماست که جان بر کف، برای خلقهای محروم میهن خود در این دادگاه محاکمه میشویم. او در اقلیت بود؛ و یزید، بارگاه، قشون، حکومت و قدرت داشت. او ایستاد و شهید شد. هر چند یزید گوشهای از تاریخ را اشغال کرد، ولی آنچه که در تداوم تاریخ تکرار شد، راه مولا حسین و پایداری او بود، نه حکومت یزید. آنچه را که خلقها تکرار کردند و میکنند راه مولا حسین است.
تأثیرات دادگاه گلسرخی و دانشیان، موجی بنیانکن

پخش صحبتهای روشنگر گلسرخی از تلویزیون سراسری، تأثیر عمیق و جدی بر فکر و اندیشه جوانان و نوجوانان گذاشت و حکومت شاه را بیش از پیش در ذهن و ضمیر جامعه منفور و منزوی ساخت.
دیکتاتور در آن روز هرگز فکر نمیکرد که بذرهای انقلاب که به این ترتیب در جای جای جامعه پخش میگردند، در زمانی بسیار کوتاه، تبدیل به موجی بنیانکن میشود و ریش و ریشه دیکتاتوری را به باد میدهد. امروز نیز دیکتاتوری ولایت فقیه، حاکمیت خود را در سایه سرکوب و اعدام و گسترش فقر و ناداری دائمی میپندارد.
دیکتاتوری به طور خاص، امروز با گسترش عمدی ویروس کرونا در کشور به منظور درگیر کردن مردم با تلفات کرونا و زمینگیر کردن مردم و به ویژه کارگران و زحمتکشان و اقشار فرودست، چنین میپندارد که ادامه بقاء خود را تضمین کردهاست اما امثال گلسرخیها و دانشیانها که با گذشتن از جان خویش، قدرت و شوکت دیکتاتوری را به هیچ گرفتند، نشان داده که حاکمیت دیکتاتورها دیری نمیپاید و پیروزی نهایی از آن مردم است.