ایران – اجتماعی
تحصن دو روزه معلمان – «نسل قدیم» و «نسل جدید» و تغییر ناگزیر
تحصن دو روزه معلمان و آموزگاران که در بسیاری از شهرها و تقریبا در تمامی استانهای کشور صورت گرفت و در پاسخ به فراخوان شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان بود؛ به واقع زمین لرزهیی در یک گسل زلزله خیز بود که همگان را به تعجب واداشت؛ چرا که «نسلها» را یکی پس از دیگری به میدان آورد و زمین را زیر پای حکومت به لرزه درآورد.
این تحصن که برای وادار کردن حکومت به شنیدن صدای معلمان و دادن حقوق آنها آغاز شد؛ بسرعت به تمامی بخشهای آموزش و پرورش و آموزش عالی گسترش یافت، و بسیاری از دانشآموزان و دانشجویان ضمن حمایت از اعتصاب و تحصن معلمان، برای احقاق حقوقشان به میدان آمدند.
در تهران، دانشجویان دانشگاه تهران، دانشگاه علامه و دانشگاه هنر، با سردادن شعارهای «زندانی سیاسی آزاد باید گردد» و «معلم زندانی آزاد باید گردد»؛ «دولت اعتدالی سفره ما شد خالی»؛ «راه امید درمانی دانشجوی زندانی »؛ «راه امید درمانی معلم زندانی» و«تا معلم در حبسه در کلاسا بسته» بهطور مستقیم دولت روحانی و «امید درمانی» بیمحتوای وی را هدف قرار دادند.
حرف مردم این است که با وعده و وعید و امید درمانی، سفرههای خالی آنان پر نمیشود. اگر چه با این روش جیب آقایان باز هم پرتر و سفره اقشار محروم جامعه ایران باز هم خالیتر خواهد شد!
در بسیاری از مدارس در شهرهای مختلف، دانشآموزان در همبستگی با آموزگاران زحمتکش خود بر روی تختههای سیاه نوشتند:« تحصن تحصن تحصن حمایت از معلمان» یا با در دست گرفتن دستنوشتههایی حمایت خود را از اعتصاب معلمان ابراز کرده و خواستار تحصیل رایگان شدند.
نسل ما نسلی نیست که دیگه ساکت بمونه…..
اما در اصفهان دانشآموزان دختر، پا را فراتر گذاشته و ضمن برگزاری تجمع اعتراضی مقابل آموزش و پرورش این استان هشدار دادند که روزگار عوض شده است و تاکید کردند«نسل ما نسلی نیست که دیگه ساکت بمونه و هر غلطی خواستن بکنن».
روز سهشنبه ۲۴ مهر ماه، تنها دو روز پس از پایان اعتصاب معلمان، بازنشستگان که از بسیاری از شهرها و استانها به تهران رفته بودند؛ مقابل ساختمان سازمان برنامه و بودجه تجمع کردند و با شعارهای «زندانی سیاسی آزاد باید گردد»؛ « معلم زندانی آزاد باید گردد» و «حقوق ما ۲میلیون خط فقر ۶میلیون»، اعتراض خود را به سیاستهای سرکوبگرانه و نابودکننده این حاکمیت ابراز نمودند.
«تغییر ناگزیر»
به نظر میآید آنچه که در چند روز گذشته شاهد آن بودیم، به میدان آمدن «نسل قدیم» و «نسل جدید» کشور اما، با یک خواسته مشترک!! «تغییر» بود. حال هر چه آقایان میخواهند از گفتار درمانی و امید درمانیهای واهی دم بزنند. آنچه در نهایت رخ خواهد نمود، تغییری است که ناگزیر باید در ایران رخ دهد و سعادت و خوشبختی و رفاه عمومی و آزادیهای بنیادین آغوش خود را به سوی ملت ایران بگشاید.