بحران خودکشی در استان بوشهر با ۵ خودکشی طی دو هفته
صبح امروز شنبه ۲۶مهر معاون استاندار بوشهر از خودکشی یک جوان ۲۱ ساله در شهرستان جم در استان خبر داد و این موضوع را نگران کننده خواند.
این سومین خودکشی در استان بوشهر طی دو هفته اخیر است. رسانههای محلی نوشتند هرچند که هنوز اطلاعات دقیقی از جزئیات و دلایل خودکشی این جوان ۲۱ساله در دست نیست اما گزارشات حاکی از این است که این جوان ۲۱ ساله در یکی از باغ تالارهای پذیرایی جم خود را حلق آویز کرده است. به گفته عموم کارشناسان، فقر و بیکاری گسترده و نداشتن هیچ امید و چشمانداز روشنی نسبت به آینده، منشأ اغلب خودکشیهای جوانان و نوجوانان در نظام فاسد ولایت فقیه است.
روز پنجشنبه ۲۴مهر ۱۳۹۹ نیز، خبر خودکشی یک نوجوان ۱۵ ساله ساکن کنگان در استان بوشهر خبرساز شد. در ارتباط با این حادثه، اکبر احمدی، دادستان عمومی شهرستان کنگان، اظهار داشت «این نوجوان پنجشنبه شب در خانهباغی در اطراف کنگان دست به خودکشی زده است. بررسیهای اولیه حکایت از آن دارد که متوفی اهل شهرستان کوهدشت استان لرستان بوده و با مادر و خواهران خود در همان خانهباغ زندگی میکرده است».
بنا بر گزارش منابع محلی، این نوجوان در یک کارگاه سنگفروشی کار میکرده و در پی حبس پدرش، از دو سال پیش ترک تحصیل کرده بود.
یک هفته پیش از آن خودکشی دردناک محمد موسوی، دانش آموز ۱۱ساله در شهرستان دیر که به دلیل ناتوانی در تهیه گوشی برای ادامه تحصیل و عقب افتادن از تحصیل خود را حقآویز کرده بود خشم عموم مردم را نسبت به سران غارتگر نظام فاسد برانگیخته بود.
مقامات آموزش و پرورش استان برای مقابله با واکنش عمومی در فضای مجازی و خشم مردم نسبت به این حادثه دردناک تلاش کردند تا وانمود کنند که خودکشی دردناک محمد رابطهای با نداشتن گوشی موبایل نداشته است. در همین رابطه مقامات استانی فشار زیادی بر خانواده داغدار محمد وارد کردند تا در مصاحبههای بعدی اظهارات اولیه خود را نقض کرده و مدعی شوند که خودکشی فرزندشان بدلیل نداشتن گوشی موبایل نبوده است.
خبرهای غیر رسمی محلی حاکی است که در همین بازه زمانی یک دختر نوجوان ۱۵ ساله در شهرستان کنگان و یک خانم ۴۷ ساله نیز در شهرستان دیر نیز اقدام به خودکشی کرده و جان خود را از دست دادهاند. این دو حادثه هنوز رسانهای نشدهاست.
شایان ذکر است که خودکشی اعلام شده سه نوجوان طی دو هفته در یک استان، تلاش مذبوحانه مقامات استان و ادعای خلاف واقعیت آنها را برباد داد و بخوبی روشن ساخت که جوانان خرد شده در مقابل هیولای فقر و ناداری، برای نجات خود از وضعیت اسفبار اقتصادی، چارهای جز پایان دادن به زندگی سراسر رنج خود ندارند و برای نجات از فشارهای شدید ناشی از فقر و سرکوب اجتماعی مرگ را انتخاب میکنند.
این خودکشیها محصول فشار مافوق طاقت و خشم فروخورده نسل جوان و گرسنگانی است که چیزی برای از دست ندارند و مطمئنا تا ابد اینطور در محاق نخواهد ماند و دیر یا زود همانند اعتراضات آبان ۹۸ راه خود را باز خواهد کرد.